a beautiful day in the neighborhood
کارگردان: ماریل هلر/سال: 2019/کشور: آمریکا/بازیگران: تام هنکس، متیو ریس
فیلم "یک روز زیبا در محله" یک درامِ زندگینامهای، نمایی از زندگی "فِرِد راجرز" است. آقای راجرز برای ما ناشناخته است و فیلم تا حدودی احتیاج دارد که سابقهی راجرز را بدانید. عرض کردم تا حدودی چون ندانستن سابقهی این مجریِ تلوزیونیِ کودکانِ آمریکا ضرری نمیزند به لذتی که قرار است از دیدن این فیلم ببرید.
ظاهرا راجرز در آمریکا فراتر از یک مجری محبوب است و او را بخاطر اخلاق و منشی که داشته تا حدودی قدیس میدانند.(اینهم سابقهای که باید میدانستید)
فیلم با به نمایش گذاشتن برخورد بین این قدیس و شخصی که سرشار از خشم است قرار نیست خشم و عصبانیت، احساسات منفی و تاثیر اینها را بر ارتباط با خانواده و دیگران توضیح دهد و دستورالعملی هم برای شما صادر نمیکند اما یک منظرگاه جدید برای شما به این مسائل باز میکند.
خصوصا این ایام روزهای خوبی برای دیدن این فیلم است. تقریبا فیلم برعلیه منفیگرایی و موافقِ بخشش، حسن نیت و ساختن دوبارهی روابط است.
اصلا همهی اینها به کنار بازی درخشان جناب مستطاب تام هنکس در این فیلم بهترین دلیل برای دیدن فیلم است.
فیلم کاملا پاک و پاکیزه است و میتوانید آن را با خانواده ببینید
اوضاع خیلی خراب است
تبریک میگویم، حداقل یک کتاب از ژانر توسعهی فردی پیدا شد که چند قدم از جلسههای پرزنت و کلاسهای شرکتهای هرمی بالاتر است. به تعبیر بهتر میتوان این کتاب را در دستهی "ضد خودیاری" طبقهبندی کرد. جفا این است که این کتاب را در کتابفروشیها در کنار "خودت باش دختر" قرار میدهند.
اگر روزی شما را مخیر کنند که بین این جملات یکی را انتخاب کنید: رنج بکشید و با رنجتان بسازید بهتر است، یا اینکه امید به آینده داشته باشید سازندهتر است، کدام را انتخاب میکنید؟
خلاف آنچه روی جلد کتاب آمده است و از عنوانش انتظار میرود کتاب دربارهی رنج است. تصور ما این است که امید به آیندهی بهتر، جهان را به جلو میبرد اما مارک منسن در این کتابش میگوید موتور محرک جهان و انسان، رنج و رابطهی انسان با رنج کشیدن است.
همیشه درپی فرار از رنجها هستیم اما نمیدانیم در پذیرش رنج چه قدرتی نهفته است. اگر بشود کتاب را در چند جمله جمع کرد که قطعا اینطور نیست، آن جمالات اینهاست: زندگی در هیچ زمانی خالی از رنج نیست، پس بیایید بهتر رنج بکشیم تا حال بهتری داشته باشیم.
شاید تصور کنید این کتاب، صرفا خودنویسی و تجربیات یا توهمات خودِ نویسنده است اما باید بگویم در انتهای کتاب، چند صفحه به منابع و مآخذ اختصاص دارد.
با اینکه کتاب غیرداستانی است و مطالب علمی در آن مطرح میشود، اما در فرم و نوع نگارش، نویسنده از شیوهی داستانگویی و روایت استفاده کرده است که خواندن کتاب را راحتتر و فهمش را آسانتر میکند.
بخشی از متن کتاب:
"اساسا ما بیشترین سطح امنیت و بیشترین رفاه را در طول تاریخ داریم؛ اما بازهم بیش از هر زمانی احساس ناامیدی میکنیم. هرچه اوضاع بهتر میشود به نظر میرسد ناامیدتر میشویم. این تناقضِ پیشرفت است. شاید بتوان این مسئله را در قالب حقیقتی تکان دهنده خلاصه کرد: هرچه محل زندگیتان ثروت و امنیتِ بیشتری داشته باشد، احتمال اینکه خودکشی کنید بیشتر است.
اوضاع خیلی خراب است/مارک منسن/ ترجمه سمانه پرهیزگاری/ انتشارات میلکان
Women at War
کارگردان بندیکیت ارلینگسون/ سال 2018/ کشورهای فرانسه، ایسلند، اوکراین/ بازیگران: هالدرو گیرهاروسدوتیر
درمیان انسانهایی که ذهن، قضاوتها و درست و غلطشان را به رسانهها سپردهاند تا حرفهای تمداران را به خوردشان بدهند، یک رهبر گروه کُر و موزیسین، زنی ۴۹ ساله و دوستداشتنی مادر زمین شده است و تلاش میکند کشورش، ایسلند (جزیرهای زیبا با طبیعتی خیره کننده) را با یکسری خرابکاریها از دست کارخانههای بزرگ صنعتی نجات دهد، کشوری که در مسیر توسعه و پیشرفت است
خلاف آن چیزی که از اسم فیلم برمیآید، با یک فیلم جنگی، سیاه، پر از دیالوگهای ی یا سخنرانیهای ایدوئولوژیک روبهرو نیستیم، (در تمام فیلم فقط یک قطره خون به زمین میچکد)بلکه با تلفیق مناظر روستایی، طبیعت زیبای ایسلند و کمی کمدی شاهد یک داستان سرگرم کننده هستیم
کنشهای اخلاقی و مسئولیتهای اجتماعی در زمانهای مختلف بازتعریف میشوند و این قضاوتهای ما هستند که در این میان نقش تعیین کننده دارند و این نکته که منشا قضاوتها و اصول اخلاقی ما از کجاست و به دست کیست اینجا مهم میشود؛ فیلم اما نه احتیاجی به قضاوت شما دارد، نه میخواهد بر قضاوت شما تاثیر بگذارد. وحتی شاید نشود در آخر فیلم طرفی که در این دعوا میایستید را مشخص کنید
شاید دیدن این فیلم در این ایام که طبیعت دارد یک مقداری روی قویتر و برتر خودش را به ما نشان میدهد خالی از لطف نباشد
بسم الله
نوشتن مرورکتاب چه بلند باشد چه کوتاه،پاسخ به این دو سوال است که: 1- کتاب درمورد چیست؟ 2- تا چه حد خوب است؟
برد هوپر (نویسندهی کتاب) کارش را با مرورنویسیِ کتابهای بزرگسالان در مجلهی "بوک لیست" شروع کرده و الان رئیس همین بخش است. او علاوه بر نوشتن مرور، کارگاههای مرورنویسی و دوره های موررنویسی برگزار میکند. خلاصه به اصطلاحِ ما کنندهی کار است و میتوان به حرفش اعتماد کرد.
کتاب هشت فصل و دو پیوست دارد که مهمترین مواردی که هوپر به آن پرداخته، فرق نقدِ کتاب با مرورکتاب، مرورکتاب چه محتوایی دارد؟، مرور خوب چه ویژگیهایی دارد؟ و مرورنویس خوب چه ویژگیهایی دارد؟ است.
درست است که کتاب آموزشی است، اما پر از بایدها، نبایدها یا تکنیکهایی بیخاصیت که بیشتر گفته یا نوشته میشوند تا چیزی از قلم نیفتاده باشد، نیست. حتی نویسنده با توضیحهای روشن، آوردن نمونههایی از مرورهای خود و استفاده از نثری روایت گونه خواندن کتاب را لذت بخش و روان کرده است.
علاوه بر موضوع اصلی، آموزشهای ضمنیای، هرچند مختصر در کتاب آمده است مثلا : به فهم بهتر شما از داستان و رمان کمک میکند یا در فصلی که برای نوشتن مرورِ کتابگویا نوشته شده میتوانید بفهمید چه مواردی در خوانش و گویندگی یک داستان یا رمان باید مدنظر باشد.
البته به دو مورد توجه داشته باشید یک: نویسنده مخاطب کتاب را کسانی قرار داده است که نوشتن مرورکتاب شغل آنها یا وظیفهی جانبی شغل آنها است. با این حال برای خوانندهی حرفه ای کتاب که دوست دارد یا از او توقع دارند کتاب معرفی کند، قطعا مفید است. دو: وجه غالب کتاب دربارهی کتابهای داستانی است.
نکتهی آخر اینکه در خواندن این کتاب هیچ بایدی حتی برای دوستداران مطالعه نیست، مگر اینکه بخواهند مرورکتاب بنویسند.
چگونه مرورکتاب بنویسیم/ برد هوپر/نشر ترجمان علوم انسانی/13 هزار تومان.
درباره این سایت